خلاصه داستان
نویسنده‌ای جوان بنام مارال عظیمی با نوشتن یک رمان مشهور می شود و تأثیر زیادی بر زندگی وی میگذارد و با وسوسه‌های خواهرش و آریان یک منتقد ادبی از همسرش حامد یزدان پناه «دانیال حکیمی» جدا شده و بـه ترکیه میرود.

دیدگاه‌ها