0
از
5
سریال روزی روزگاری
خلاصه داستان :
درباره سریال روزی روزگاری
داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان ... روزیروزگاری در زمان پخش خود با موفقیت روبرو شد و پربینندهترین اثر آن زمان تلویزیون بود و تحسین منتقدان را هم برانگیخت روزی روزگاری تبدیل به یک اثر ماندگار و نوستالژیک برای بینندگان تلویزیون شده و از آن به عنوان یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون یاد میکنند، موفقیت این سریال باعث شد امرالله احمدجو ده سال بعد سریال تاریخی دیگر به نام تفنگ سرپر را بسازد و در سال 91 هم پشت کوه های بلند که به نوعی تداعیکننده روزی روزگاری بود را برای آنتن شبکه سه ساخت که البته این دو اثر نتوانستند به موفقیت روزی روزگاری دست پیدا کننددرباره سریال روزی روزگاری
داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان ... روزیروزگاری در زمان پخش خود با موفقیت روبرو شد و پربینندهترین اثر آن زمان تلویزیون بود و تحسین منتقدان را هم برانگیخت روزی روزگاری تبدیل به یک اثر ماندگار و نوستالژیک برای بینندگان تلویزیون شده و از آن به عنوان یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون یاد میکنند، موفقیت این سریال باعث شد امرالله احمدجو ده سال بعد سریال تاریخی دیگر به نام تفنگ سرپر را بسازد و در سال 91 هم پشت کوه های بلند که به نوعی تداعیکننده روزی روزگاری بود را برای آنتن شبکه سه ساخت که البته این دو اثر نتوانستند به موفقیت روزی روزگاری دست پیدا کنندروزی روزگاری _ قسمت 1 (کاروان ) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 2 (گرگ دره) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 3 (تسلیم ) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 4(توبه) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 5(تقدیر) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 6 (شب قسمت اول و دوم) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 7 (در رفتن) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 8 (کوه ) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 9 (رنگ ها) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 10 (رستم قسمت اول و دوم ) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 11 (گردش ) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 12 (عروسی) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 13 (پسر عموها) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 14 (تولد یک مرد1) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.
روزی روزگاری _ قسمت 15 (تولد یک مرد2) : داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری که سردسته آن فردی به نام حسام بیگ است مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود.