0
از
5
نون خ 3 - قسمت سیزدهم
خلاصه داستان :
نون خ قسمت اول: در مورد نحوه کاشت و برداشت گیاهان دارویی است. همچنین در این قسمت مراسم عروسی دختر آقا نوری است که داماد در مسیر رسیدن به مراسم اتفاقی برایش پیش می آید و کلا ناپدید می شود.
نون خ قسمت دوم: اهالی روستا به دنبال داماد نوری خانزاده هستند. آنها به گرمابه، آرایشگاه می روند تا شاید بتوانند نشانی از فریبرز پیدا کنند. اهالی در ابتدا به سلمان شک میکنند و فکر میکنند که سلمان خواسته رقیب عشقی خود را از میان بردارد.
نون خ قسمت سوم: شوهرخواهر نورالدین خانزاده، بهادرخان معدن طلایی را پایین زمین سلمان و کیوان پیدا میکند. ولی او نمیداند که نورالدین زمین را به آن دو فروخته و فکر میکند نورالدین صاحب آن زمین است و برای همین پیش او میرود و از او درخواست فروش زمین را برای ساخت گرمابه دارد. همچنین مرجان خانزاده و سیروس از تهران بازمیگردند. سیروس به ویروس کرونا مبتلا بود.
نون خ قسمت چهارم : بالاخره فریبرز پیدا میشود. ولی در زندان! سلمان بر میگردد و با پلیس نورالدین، کیوان، بهادرخان، عموکاووس، ادریس و… را با خود به کلانتری میبرد. از آنها به دلیل اینکه همه فکر میکردند او فریبرز را قایم کرده شکایت میکند. و آنها به زندان میروند. در همان زندان فریبرز را میبیند. او به خاطر گوسفند دزدی دستگیر شده بود!
نون خ قسمت پنجم: صاحبان گوسفند از فریبرز شکایت کرده بودند. ولی به محض دیدن عموکاووس شکایت را پس گرفتند و سلمان هم گذشت.از طرفی به شیرین ضربه روحی شدیدی وارد شده است به طوریکه دیگر قصد ازدواج ندارد و حتی چشم دیدن فریبرز را ندارد.
نون خ قسمت ششم: پدر روناک در تلاش است زمینی که در آن معدن طلا وجود دارد را از نورالدین خانزاده خریداری کند ولی نورالدین راضی نمی شود در نتیجه پدر روناک با سلمان وارد مذاکره می شود.
نون خ قسمت هفتم: نازنین که سال گذشته قرار بود با آق نوری یک ازدواج صوری داشته باشد تا بتواند دل پدرش را به دست بیارد، اکنون مجددا به آقا نوری مراجعه کرده چراکه در انجام امور بانکی مروبط به پدر مرحومش با مشکل مواجه شده است.
نون خ قسمت هشتم : چند میلیارد تومان پول به حساب آقای نوری واریز شده است و آقا نوری به همراه وحید به بانک می روند تا بتوانند بر روی سود توافقی صحبتی با بانک داشته باشند.
نون خ قسمت نهم : اهالی روستا به مناسبت اینکه چند میلیارد تومان به حساب آقای نوری واریز شده، قابلمه پارتی برگزار می کنند و همگی به منزل آقای نوری می روند و کیک تهیه میکنند تا این اتفاق را جشن بگیرند.
نون خ قسمت دهم : پدر نازنین خانم پولی زیادی را به حساب آقا نوری واریز کرده و اکنون که پدر وی فوت کرده، آقا نوری تنها با عقدنامه خود با نازنین خانم میتواند این پول را از حساب برداشت کند.
نون خ قسمت یازدهم: اهالی روستا به پیشنهاد سلطانی لیدر تور، در بازار سرمایه سرمایه گذاری کرده اند ولی همگی ضرر کرده اند. از طرفی آقا نوری می خواهد تعداد کارگران خود را کاهش دهد ولی آنها اصرار دارند که برای چیدن داروهای گیاهی کماکان همکاری کنند.
نون خ قسمت دوازدهم : داماد آقا نوری به همراه سلمان به معدن می روند ولی چون آقا نوری متوجه می شود، آنها آقا نوری را در معدن زندانی میکنند. دخترهای آقا نوری در پی پدرشان به معدن می روند و اهالی روستا هم آنها تعقیب می کنند و متوجه می شوند که آن معدن طلا در روستا قرار گرفته و ...
نون خ قسمت قسمت سیزدهم :نازنین خانم همراه وکیل و دیگر خانم ها به منزل آقای نوری می روند و داماد آقا نوری که یک گونی سنگ طلا را از معدن دزدیده و با خود برده است، از ترس اینکه کسی متوجه نشود آنرا به صندوق ماشین فریبرز منتقل می کند. فریبرز هم از همه جا بی خبر توسط پلیس دستگیر می شود و ...
نون خ قسمت چهاردهم :ریبرز سیروس را پیدا میکند و سیروس دستگیر میشود و فریده قبول کرد پیش کیوان برگردد از آن طرف سلمان و اهالی روستا دینامیت را به معدن وصل میکند و سلمان دینامیت را فشار میدهد و یکی از دینامیتها به ماشین فریبرز میخورد و منفجر میشود.
نون خ قسمت پانزدهم :معدن طلا توسط دینامیت آبگرفتگی میشود نورالدین با کمک اهالی روستا جلوی آب را میگیرد ولی بدتر قسمتی از راهرو معدن ریزش میکند و سیروس و اوس غلام زخمی میشوند و توسط اهالی دیگر روستا نجات پیدا میکنند و به آنان میگویند نورالدین و کیوان و بهادر و … در معدن گیر افتادند.