0
از
5
بچه مهندس - قسمت17
خلاصه داستان :
بچه مهندس - قسمت1 ،اول فیلم با بازجویی جواد جوادی شروع می شود یه جورایی خلاصه کل داستان تا الان. وقتی جواد برای ثبت نام به دانشگاه می رود جلوی درب ورودی در اثر سهل انگاری نزدیک بود تصادف کند. وقتی می رود داخل و در صف ثبت نام می ایستد بر حسب اتفاق مسعود، همان پسری که می خواست باهاش تصادف کند پشتش می ایستد و همانجا با هم دوست می شوند. مسعود از دختری خوشش می آید و به خاطر آن با پسری در صف دعوا می کند و وقتی ...
بچه مهندس - قسمت2 یک زن که بسیار مضطرب بود به یک پرورشگاه رفت. در حالی که صدای اغتشاش و ناآرامی شنیده می شد. او با تلاش زیاد خودش را به پرورشگاهی میرساند که تعریفش را شنیده بود. در همان حال مردی از پرورشگاه بیرون میآید و زن بچه را با اصرار و التماس زیاد به او میسپارد. البته فقط و فقط کودکش را به امانت آنجا میگذارد و قول میدهد چند روز بعد بچه را با خود ببرد. این داستان در فصلهای بعدی ادامه پیدا کرد …
بچه مهندس - قسمت3 ، بعد ازصحبت های دکتر جواد و دوستانش را آزاد میکنند اما پرنده آنها را پس نمی دهند. نیروهای امنیت تلاش می کنند تا این 3 نابغه را در کشور نگه دارند و ازشون استفاده کنند. این 3 نفر وقتی به دانشگاه می روند می فهمند که چون به زمان ارائه نرسیدند کارگاه آنها را به گروه رقیبشان یعنی کاوش داده اند. تو این زمان کمی که به مسابقات مانده و کارگاه هم ندارند دنبال چاره ای می گردند که ...
بچه مهندس - قسمت4 ، قاسم با تیم کاوش به مشکل می خورد و از آن گروه بیرون میاید و به سمت مسعود می رود و می گوید فکری در سر دارد آنها به سمت جواد که سر خاک مامان صدیقه اش بود می روند و دوباره جواد و قاسم و مسعود با هم آشتی می کنند و یک تیم می شوند. تصمیم میگیرند با این وقت کمی که دارند روی پرنده قبلیشان کار کنند با قابلیت هایی جدید بالاخره ....
بچه مهندس - قسمت5 ، روز مسابقه است و تیم جهت خواب می ماند اما با تماس استادیارشان به مسابقه می رسند. وقتی به مسابقه می رسند و میخواستند شروع کنند یکی از اعضای تیم کاوش که تیم حریف سرسخت جهت می باشد محل را ترک میکند. ابتدای آموزش پرنده شان همه چیز خوب پیش می رود اما بعد از مدتی پرنده از کنترلشان خارج می شود و .....
بچه مهندس - قسمت6 ،اول بی بی گوهر ازشون خوشش نمیاد اما بعد مهر جواد و قاسم و مسعود بر دلش مینشیند.سر سفره شام یکی از هم دانشگاهیانشان زنگ میزند و میگوید شماره کسی که هکشان کرده پیدا کرده است آنها هم زنگ می زنند و میفهمند که شماره خانم مقدم است.
بچه مهندس - قسمت7، دکتر توفیقی به همراه مرضیه سر پروژه اصلی خودشان می روند. آنجا پرنده شان را تست می کنند و میفهمند که لپ تاپشان ویروسی شده و باعث شده پرنده شان اختلال پیدا کند . کسی که نرم افزار ویروسی برای پرنده تیم جهت ساخته بود را گروگان میگیرند ولی تروریستی که دکتر توفیقی را زیر نظر دارد او را....
بچه مهندس - قسمت8 ، وقتی به خانه می روند 3تایی با هم صحبت می کنند تا ببیننددر مورد واگذاری امتیاز طرحشون چه کار کنند و نتیجه می رسند که در ازای مبلغی طرح را به آنها بفروشند.بعد از سالها فردی دم در خونه جواد میاید و میفهمد که رسول رفیق دوران بچگیش در خانه خورشید است. وقتی به داخل می رود از خاطرات خانه خورشید برای مسعود و قاسم صحبت می کند از دعوا کردناشون تا خواستگاری کردن جواد از مژگان فردای آن روز....
بچه مهندس - قسمت9 ، نذر هرساله ای که جواد برای مادر صدیقه اش انجام میدهد را ادا کنند. جواد به سمت فرودگاه میرود تا بابا اسماعیل را بیاورد که مطلع میشوند در فرودگاه به رحمت خدا رفته است بعد مراسم بابا اسماعیل زنگ در خانه میخورد و جواد میبیند که سعید به خانه اومده در حیاط باهم صحبت میکنند و سعید همه تلاشش را میکند تا جواد را راضی کند که در پروژه شان بهش کمک کند.
بچه مهندس - قسمت10 ، سعید نصیری درکما است و تینا وصال دم در خانه جواد و قاسم و مسعود می رود تا با مسعود حرف بزند اما مسعود نمی رود و جواد را میفرستد. تینا جواد را مسئول این رفتار مسعود میداند، جواد وقتی به داخل برمیگردد با مسعود دعوا میکند. تینا به مسعود پیام میدهد که ...
بچه مهندس - قسمت11 ، گروه های امنیت به سمت دانشگاه می روند تا پرونده آن دانشجو فراری را ببینند وقتی کارش در آنجا تمام می شود بهش زنگ میزنند که ماشینی که با او قصد جون دکتر توفیقی را داشته در خارج از تهران به صورت سوخته پیدا شده و به آن محل می رود و در ....
بچه مهندس - قسمت1، قاسم دور از چشم همه و پنهانی میخواهد به خارج از کشور برود و از آنجایی که سربازی نرفته به پلیس 10 می رود تا ببیند آیا میتواند معاف شود یا نه که متوجه می شود فقط یه مورد را می تواند انجام دهد آن هم دادن یه وثیقه 20 میلیونی به دانشگاه که از طرف آن به خارج از کشور برود. وقتی از اداره بیرون میاید به دایی اش زنگ میزند و میگوید که...
بچه مهندس - قسمت13 ، دایی قاسم به جواد زنگ میزند و از قاسم گلگی میکند و وقتی تماس قطع میکند جواد و مسعود به سرعت به سمت خانه میروند. دایی و نامزد قاسم با عصبانیت وسایلشان را جمع میکنند و به سمت بیرجند می روند جوری که بی بی گوهر هم نمیتواند جلویشان را بگیرد. بعد از رفتن آنها قاسم به خانه می رسد ولی بی بی گوهر باهاش دعوا میکند و به اتاقش می رود قاسم همه چیز را از پشت در برایش تعریف میکند.
بچه مهندس - قسمت14، وسط دعوا بر حسب اتفاق تینوش به زمین میخورد و سرش میشکند. او از این فرصت استفاده میکند و از مسعود شکایت میکند. جواد مشغول پروژه دکتر توفیقی شده است وقتی از کارگاه بیرون میاد مسعود از کلانتری بهش زنگ میزند و خودش را به سرعت به آنجا می رساند. وقتی جواد میرود کلانتری با تینوش صحبت میکند ولی فایده ندارد جواد تصمیم میگیرد پیش پدر مسعود می رود و ....
بچه مهندس - قسمت15 ، مسعود و جواد به خانه باغ می روند تا وسایلشان را جمع کنند که مهندس داورپناه هم میاید تا چک کند و تحویل بگیرد ماشینم ازشون میگیرد و به خانه مهر می روند. وقتی میرسند میبینند دکتر توفیقی اونجاست آنها تعجب میکنند و ازش دلیلشو میپرسند و دکتر هم میگوید برایتان سوغاتی دارم و بهشان کوادکوپترشان را می دهد. جواد و مسعود خوشحال می شوند و میگویند ....
بچه مهندس - قسمت16 ، اقای دکتر همراه خانم و دخترش به خانه مهر میروند و برای بچه ها هدیه هایی تهیه کرده اند . مرضیه با بچه های خانه مهر صمیمی شده با باران صحبت میکند.دکتر به همراه دخترش و جواد در خانه مهر شروع به کامل کردن پروژه خود میکنند و ....
بچه مهندس - قسمت18 ، جواد, آقای عباسی و مژگان را به آسایشگاه پیش صورت زخمی (پدر واقعی مژگان) میبرد وقتی می رسند و مژگان با پدرش چشم تو چشم میشود عصبانی می شود و به جواد میگوید چرا گذشته منو جلو چشام میاری و به صورت زخمی می گوید من دختر شما نیستم و شما هم پدر من نیستی پدر من سال هاست مرده و به بیرون آسایشگاه میرود و....